شاعر و نویسنده کودک و نوجوان به مناسبت برپایی نمایشگاه کتاب میگوید:
نوشتن برای بچه ها کاری دلچسب و دوست داشتنیست
به مناسبت برپایی سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب برآن شدیم که با اهالی قلم و کتاب کانون استان قزوین گفت و گو داشته باشیم و بیشک مهدی مردانی نویسنده و شاعر صاحبنام کودک و نوجوان یکی از بهترین انتخابها در این زمینه است.
مهدی مردانی در سال ۱۳۵۷ در قزوین دیده به جهان گشود. وی بیشتر به خاطر غزلهایش شناخته شد. او که به عنوان کارشناس مسئول ادبی، هنری و فرهنگی در کانون حضور دارد، در زمینۀ شعر کودک و نوجوان، شعر اجتماعی و شعر آیینی قلم می زند. از آثار او میتوان به «مرگ قلابی ماهیها»، «پایین پای ابیات»، «پشت پردۀ ملکوت» و «پشت سر پاییز» اشاره کرد.
«سینهام پر از دویدن گوزنهاست»، «گربه شور»، «پروانه پنهان»، «سکوت به زبان مادری»، «ماهی جان» «دلتنگیهای یک آپارتمان»، «کفشدوزک»، مجموعه شش جلدی «کتابهای یادگاری» و «جزیرهای در اتاق منو نامزدی و برگزیده شدن در تعدادی از رویدادهای مهم ادبی کشور چون کتاب سال، کتاب سال کودک و نوجوان، فهرست لاکپشت پرنده، جشنواره شعر فجر و... از دیگر آثار و موفقیتهای او به شمارمیآید.
-از حال و هوای نوشتن برای کودکان و نوجوانان برایمان بگویید
حال و هوای نوشتن خوب است، برای بچه ها که بنویسی حالت بهتر هم می شود، فارق از مشکلات معیشتی حوزه نویسندگی و شعر که بسیار هم جدی هستند، نوشتن برای بچهها کاری دلچسب و دوست داشتنیست ، مخاطبانی مهربان و صاف و ساده مثل چشمه زلال، وقتی برایشان می نویسی دوست نداری حالشان را خراب کنی، پس از زیبایی می نویسی و سعی میکنی که زیبا بنویسی این خوب است، کم کم حال خودت را هم خوب میکند
-چقدر کودک درون شما در خلق آثار حوزه کودک و نوجوان موثر بوده است؟
کودک درون من رسما بیرون از من است، بازی می کند، شوخی میکند و شاید من یک بزرگسال درون دارم که خیلی وقتها با من کاری ندارد، فقط مواظب است که آسیبی به خودم نزنم اما این کودک بیشتر همراه من است همه جا نه فقط در نویسندگی سعی می کنم کودکی را همراه خودم داشته باشم کودکی ساده و صادق، قانع ، دلسوز، کودکی که با کوچکترین دلخوشیها لبخند میزند و به راحتی اشتباهات را میبخشد، کودکی که در لحظه زندگی میکند
-کدام اثر خود را بیشتر دوست دارید و چرا؟
تمامشان را دوست دارم، هر کدام را جوری، اما این آخری ها را بیشتر مثل پروانه پنهان، ماهی جان و کلا کارهای نوجوانم را بیشتر دوست دارم
- انگیزه و ایدهی نوشتن کتابهایتان از کجا میآید؟
انگیزه اصلی من خود نوشتن است، نوشتن ابزاریست برای بروز احساسات و فکر هایی که در سرم چرخ میزنند، من با نوشتن حرفهایم را میزنم، درددلهایم را میگویم، آرزوها، غصهها، شادیها و ... همه چیز برای من در نوشتن معنا پیدا میکند، اینجا می توانم تجربههای زیسته را به زبانی که آزاردهنده نباشد برای بچهها به یادگار بگذارم
-از بین نویسندگان کودک و نوجوان ایرانی و خارجی آثار کدامیک را بیشتر میپسندید؟
آثار شل سیلوراستاین، دکتر زیوس را دوست دارم و از نویسندگان خودمان گروس عبدالملکیان و حمید رضا شکار سری را میپسندم
آیا آثار خود را در معرض نقد کودکان و نوجوانان قرار می دهید؟
بله بارها در کانون فرصت این کار را داشته ام
-چه تجربهای از این کار دارید؟
تجربه لذتبخشیست، وقتی با مخاطبان اصلی خودتان روبرو میشوید جایی که نقدها بیپرده و ساده روایت میشوند، ایدههای جذابی هم دریافت میکنید و نظرات درستی را میشنوید که در نقد هیچ کارشناس و نویسنده ای پیدا نخواهید کرد
-برای فرهنگ سازی در زمینه انس کودکان و نوجوانان با کتاب چه پیشنهادهایی دارید؟
تا خودمان کتاب نخوانیم آنها کتاب نخواهند خواند، بچه ها نصیحت های ما را نمیشنوند، صدای رفتارمان بلند تر است
-جایگاه کتاب کودک و نوجوان را در عرصه فرهنگ کشور تا چه حد قابل قبول میدانید؟
متاسفانه اساسا کتاب در سبد فرهنگی خانوار جایگاه قابل قبولی ندارد که این نیازمند برنامه ریزی جدی و مدیریت فرهنگی بسیار دقیق و هدفمند است
-میزان اثرگذاری برپایی نمایشگاه کتاب در ترویج فرهنگ مطالعه را تا چه حد ارزیابی می کنید؟
نمایشگاه کتاب را مثبت می بینم به شرط آنکه تبدیل به یک نمایش زیبای سالانه نشود، نمایشگاه را هم باید نقد کرد، هم از نظر آماری و هم از نظر کیفی ببینید چند ناشر کودک داریم چند کتاب درست و درمان چاپ شده ؟ چقدر استقبال داشته ایم چقدر از نویسندگان حمایت شده ؟ آیا نویسندگان داخلی می توانند از پس سیل آثار خارجی که بدون حق کپی رایت در کشور بی حساب و کتاب چاپ می شوند بر بیایند ؟
-بهترین خاطرهتان از نوشتن برای کودکان و نوجوان
همه خاطره ها شیرین هستند، لحظه به لحظه هر بار که شعری تازه می نویسی شیرین است اما بهترین خاطره من مال وقتی ست که یکی از بچه ها به من گفت"با خواندن کتاب پروانه پنهان نگاهم به زندگی عوض شد و بسیار امیدوار شدم، همین را از خدا می خواستم و خدا را بسیار شکر کردم
-و کلام آخر را شما بگویید
خدا قوت به همه شاعران و نویسندگان سرزمینم که بدون هیچ چشمداشتی دارند در جبهه فرهنگی و ادبی برای بچه ها قلم و قدم می زنند و به بچه ها می گویم که راه ساختن آینده روشن برای کشومان مطالعه است و تلاش و امید انشاالله